کوتاه کن کلام ... بماند بقیه اش
مرده است احترام ... بماند بقیه اش
از تیر های حرمله یک تیر مانده است
آن هم نشد حرام ... بماند بقیه اش
هر کس که زخمی از علی و ذوالفقار داشت
آمد به انتقام ... بماند بقیه اش
شمشیر ها تمام شد و نیزه ها شد تمام
شد سنگ ها تمام ... بماند بقیه اش
گویا هنوز باور زینب نی شود
بر سینه ی امام ... بماند بقیه اش
پیراهنی که فاطمه با گریه دوخته
در بین ازدحام ... بماند بقیه اش
راحت شد از حسین(ع) همین که خیالشان
شد نوبت خیام ... بماند بقیه اش
رو کرد در مدینه که یا ایهاالرسول
یا فاطمه ! سلام ... بماند بقیه اش
از قتلگاه آمده شمر و زدامنش
خون الدوام ... بماند بقیه اش
بر خاک خفته ای و مرا می برد عدو
من می روم به شام ... بماند قیه اش
دلواپسم برای سرت روی نیزه ها
از نگ پشت بام ... بماند بقیه اش
دلواپسی بای من و بهر دخترت
در مجلس حرام ... بماند بقیه اش
قصه به سر رسید وتازه شروع شد
شعرم نشد تمام ... بماند بقیه اش
موضوعات مرتبط: مناسبتهامحرمامام حسین و عاشوراقیام عاشورا
برچسبها: امام حسین، کوتاه کن کلام، بماند بقیه اش، خون الدوام، قتلگاه، پیراهنی که به دست فاطمه دوخته، شمر،imam hosseinSHIAAliMahdiHussein
کربلا خواهی اگر از زینب کبری بگیر
چون کلید کربلا در اختیار زینب است
دفن می شد کربلا در کربلا ، دانی چرا ؟
کار ها بی سازمان می شد اگر زینب نبود
از نماز و مسجد و محراب آثاری نبود
بام مسجد بی اذان می شد اگر زینب نبود
موضوعات مرتبط: مناسبتهامحرمامام حسین و عاشورا
برچسبها: امام حسینحضرت زینبیا حسینامیرالمومنینیا علیجدید ترین مطالب برای امام حسینمحرم 94
متن کامل زیارت عاشورا با ترجمه فارسی
*- اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا خِيَرَةَ اللَّهِ و َابْنَ خِيَرَتِهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ اَميرِالْمُؤْمِنينَ و َابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيّينَ
سلام بر تو اى ابا عبداللّه سلام بر تو اى فرزند رسول خدا سلام بر تو اى برگزيده خدا و فرزند برگزيده اش سلام بر تو اى فرزند امير مؤ منان و فرزند آقاى اوصياء
*- اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ فاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِساَّءِ الْعالَمينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ثارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ
سلام بر تو اى فرزند فاطمه بانوى زنان جهانيان سلام بر تو اى که خدا خونخواهيش کند و فرزند چنين کسى و اى کشته اى که انتقام کشته گانت نگرفتى
*- اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَيْكُمْ مِنّى جَميعاً سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ
سلام بر تو و بر روانهائى که فرود آمدند به آستانت ، بر شما همگى از جانب من سلام خدا باد هميشه تا من برجايم و برجا است شب و روز
*- يا اَباعَبْدِاللَّهِ لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِيَّةُ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتِ الْمُصيبَةُ بِكَ عَلَيْنا وَ عَلى جَميعِ اَهْل ِالاِْسْلامِ
اى ابا عبداللّه براستى بزرگ شد سوگوارى تو و گران و عظيم گشت مصيبت تو بر ما و بر همه اهل اسلام
*- و َجَلَّتْ وَ عَظُمَتْ مُصيبَتُكَ فِى السَّمواتِ عَلى جَميعِ اَهْلِ السَّمواتِ فَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَيْكُمْ اَهْلَ الْبَيْتِ
و گران و عظيم گشت مصيبت تو در آسمانها بر همه اهل آسمانها پس خدا لعنت کند مردمى را که ريختند شالوده ستم و بيدادگرى را بر شما خاندان
*- وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً دَفَعَتْكُمْ عَنْ مَقامِكُمْ و َاَزالَتْكُمْ عَنْ مَراتِبِكُمُ الَّتى رَتَّبَكُمُ اللَّهُ فيها
و خدا لعنت کند مردمى را که کنار زدند شما را از مقام مخصوصتان و دور کردند شما را از آن مرتبه هائى که خداوند آن رتبه ها را به شما داده بود
*- و َلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْكُمْ وَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُمَهِّدينَ لَهُمْ بِالتَّمْكينِ مِنْ قِتالِكُمْ
و خدا لعنت کند مردمى که شما را کشتند و خدا لعنت کند آنانكه تهيه اسباب کردند براى کشندگان شما تا آنها توانستند با شما بجنگند
*- بَرِئْتُ اِلَى اللَّهِ وَ اِلَيْكُمْ مِنْهُمْ وَ مِنْ اَشْياعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ وَ اَوْلِياَّئِهِم
بيزارى جويم بسوى خدا و بسوى شما از ايشان و از پيروان و دنبال روندگانشان و دوستانشان
*- يا اَباعَبْدِاللَّهِ اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَكُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَكُمْ اِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ
اى اباعبداللّه من تسليمم و در صلحم با کسى که با شما در صلح است و در جنگم با هر کس که با شما در جنگ است تا روز قيامت
*- وَ لَعَنَ اللَّهُ آلَ زِيادٍ وَ آلَ مَرْوانَ وَ لَعَنَ اللَّهُ بَنى اُمَيَّةَ قاطِبَةً وَ لَعَنَ اللَّهُ ابْنَ مَرْجانَةَ
و خدا لعنت کند خاندان زياد و خاندان مروان را و خدا لعنت کند بنى اميه را همگى و خدا لعنت کند فرزند مرجانه (ابن زياد) را
......
بقیه زیارت در ادامه مطلب......
موضوعات مرتبط: مناسبتهامحرمامام حسین و عاشورا
برچسبها: متن کامل زیارت عاشورا با ترجمه فارسی زیارت عاشورازیارت عاشورا با ترجمه فارسیزیارت امام حسینیا حسینمتن فارسی زیارت عاشوراامام حسینمحرم 94بهترین مطالب برای امام حسینبهترین مطالب برای عاشورابهترین مطالب برای محرم 94imam husseinShiaامیرالمومنینیا علی
هدف عالی قیام حسین (ع) از زبان خود امام
قيام مقدس و پرشكوه امام حسين(ع)ريشه در انحراف هاى بـنيادى و اساسى در جـامعه اسلامى داشت. اين انحراف ها زائيده انحراف حكومت اسلامى از مسير اصلى خود از سقيفه به بـعد بـود. كه پس از شهادت على(ع)كلا بـه دست سلسله سفيانى و حزب ضد اسلامى اموى افتاد. بـه گواهى اسناد تاريخى, سران اين حزب هيچ اعتقادى بـه اسلام و اصول آن نداشتند(1). و ظهور اسلام و به قدرت رسيدن پيامبر اسلام(ص)را, جلوه اى از پيروزى تـيره بـنى هاشم بـر تـيره بـنى اميه, در جريان كشمكش قبيلگى در درون طايفه بـزرگ قريش مى دانستند(2).
و بـا يك حـركت خـزنده, بـه تـدريج در پـوشش اسـلام بـه مناصب كليدى دسـت يافتند و سرانجـام از سال چهلم هجـرى, حكومت اسلامى و سرنوشت و مقدرات امت اسلامى به دست اين حزب افتاد و پس از بيست سال حكومت معاويه, و بـه دنبـال مرگ وى, پـسرش يزيد بـه قدرت رسيد كه اوج انحراف بـنيادى, و جلوه اى آشكار از ظهور ((جاهليت نو)) در پوشش ظاهرى اسلام بود(3).امام حـسـين(ع)نمى تـوانسـت در بـرابـر چـنين فاجـعه اى سكوت كند و احساس وظيفه مى كرد كه در بـرابـر اين وضع, اعتـراض و مخالفت كند. سخنان, نامه ها و ساير اسنادى كه از امام حسين(ع)به دسـت ما رسـيده, بـه روشنى گوياى اين مطلب اسـت. اين اسناد بـيانگر آن است كه از نظر امام, پـيشوا و رهبـر مسلمانان شـرائط و ويژگى هايى دارد كه امويان فـاقـد آنها بـودند و اسـاس انحراف ها و گمراهيها اين بود كه عناصر فاسد و غير لايق, تكيه بر مسند خلافت اسلامى و جايگاه والاى پـيامبـر زده بـودند و حاكميت و زمامدارى آنها, آثار و نتائج بـسيار تلخ و ويرانگرى بـه دنبـال آورده بود.
چـند نمونه از تـاكيدهاى امام در اين بـاره يادآورى مى شـود:
بقیه مطالب در ادامه مطلب......
موضوعات مرتبط: مناسبتهامحرمامام حسین و عاشوراقیام عاشورا
برچسبها: امام حسینقیام عاشورایا حسینکربلاهدف عالی قیام حسین (ع) از زبان خود امامسخنان امامimam hosseinshiaAliامیرالمومنینبهترین مطالب برای امام حسینکربلامحرم 94
دلم وقت
هاانتظارمحرم رامیکشید
دلم پرازحرف است ازتنهایی
یک آسمان غصه دارم
به قدربغض یاکریم ها
گریه دارم...ازاین دنیا...ازاین بی وفایی ها
یاحسین جان دعایم کن دعایم کن قدرمحرمت رابدانم وبااشکهایم دریایی بسازم وتوخودکشتی نجات رابه
من دهی تا باآن خوبی هارابرای امام زمانم نثاره کنم...
دوست دارم وقتی امام زمان می آیدمن ازیارانش باشم نه
مانندکوفیان که نامه برایت نوشتندولی وقتی دعوتشان راپذیرفتی بی وفایی کردند
حس میکنم پایان انتظاراست ...
میدانی چرا ای سالارشهیدان؟
زیراکه مهم ترین مناسبت هادر
جمعه هارخ میدهند
مانندتولدامام رضا...مانندتولدآقایم امام زمان...
مانندروزعرفه....ماننداولین روزماه عاشقی
حسین جان دلم گرفته...دعایم کن تاهمیشه عشقتان رادراین دل بارانی
نگه دارم...امیدوارم قدرمحرم رابدانم ونگذارم تاغریب ازکنارم بگذرد...
امیدوارم اشکهایم کمک کندتا دعایم برای مولایم اثربخش باشد
مولاجان نمیدانم کدامین گوشه مینشی وبرای غریبی ومظلومیت جدت گریه
میکنی ولی میدانم ازچشمانت چگونه اشک مانندباران میریزد
زیراکه چشمانت به اشک عادت کرده یابرای غریبی جدتان میگریی
یابرای بی وفایی وگناهان شیعیانت...مولا جان میان گریه های سبزت برای ماهم دعاکن...
سلام من به محرم وبه غصه وغم مهدی
به چشم کاسه خون وبه شال ماتم مهدی
موضوعات مرتبط: امام زمان(عج)مناسبتهامحرمامام حسین و عاشورا
برچسبها: امام حسیندل نوشته برای امام حسینبهترین دل نوشته برای امام حسینیا حسینمحرم 94بهترین عکس ها برای امام حسینیا حسینابا عبد الله
سلام بر خون خدا.
سلام بر رحمهالله الواسعه.
سلام بر نور چشم رسول اکرم.
سلام بر فرزند شهید امیر المومنین (ع) و بیبی فاطمه زهرا (س).
سلام بر شافع روز جزا.
سلام بر آنکه ملائک در عزایش میگریند.
سلام بر کسى که بیعتش را شکستند.
سلام بر آقایى که حامى دیگران بود و خود بییاور ماند.
سلام بر محاسن خضاب شدهاش.
سلام بر چهره به خاک و خون آلودهاش.
سلام بر دندان کوبیده مولا با چوب خیزران و چوبدستی عبیدالله ملعون.
سلام بر سر مقدسی که بر فراز نیزه عدوان زده شد.
سلام بر تشنگى کشیده در کنار نهر آب
سلام بر حسین (ع) و فرزندان فرزانه و اصحاب عزیزش
و سلام بر دشت تفتیده عشق!
سلام بر میدان عشقبازی یاران عاشق دلباخته کوى معشوق
سلام بر تو اى کربلا
سلام بر تو اى دشت پربلا
سلام مرا با گلوى بغض فروخوردهات و چشمان مواج از دریاچه اشک دلتنگیات و با جگر سوختهات و قلب پارهپارهات پاسخگو.
کربــلا! مىخواهم که با تو سخن بگویم!
مىخواهم بقچه حرفهاى بر دوش ماندهام را براى تو پهن کنم نمىدانم، نمىدانم تاب شنیدن حرفهایم را دارى یا نه؟ با تو سخن میگویم تویی که آن محزونترین روز را در خود دیدی! تویی که از غم مولایت از ازل تا به ابد عزاداری!
کربلا از غروب عاشورا بگو...
بهراستی آن روز چه کشیدی؟ شنیدهام که غروب روز عاشورا براى تو سخت التهاب آور بود؟
یقین دارم که اگر در اسارت خاک نبودی هر آن لباس رزم بر تن میکردی و غران و آتشفشان بار، بر آن ملعونان و نفرینشدگان ابدی، حمله میبردی!
کربلا! بگو که آن سه روز و دو شبى که پیکرهاى شقایق رنگ قافله عشق بر پیشانى پینهبستهات میهمان بودند با آنان چه ها گفتى؟
کربلا برایم از اصحاب بگو! آنان که باوفاترین اصحاب تاریخ بودند. از چهرههای برافروخته و هیجانزده شان برای تکه تکه شدن در راه حسین (ع) بگو...
کربلا از علیاکبر (ع) بگو که شبیهترین بنیهاشم به رسولالله (ص) بود آنقدر که آن ملعونان لحظهای پنداشتند مبادا رسول خدا (ص) به میدان آمده! از داغ شهادت فرزند بگو چگونه قلب سیدالشهدا (ع) را جریحهدار کرد! از آن لحظهای بگو که آقا از روی اسب میدان را تماشا میکرد پیدرپی با هر ضربه علی میگفت ماشاءالله! لا حول و لا قوه الا بالله! و به یکباره ذکر لبش شد:
«انا لله و انا الیه راجعون!»
از لحظهای بگو که سر در کنار پیکر دردانهاش گذاشت و ملتمسانه منتظر بود تا فرزند بار دیگر پدر را صدا بزند! از پیکر مثله شده و اربا اربا شده عزیز زهرا (س) بگو! بگو برایم چگونه جوانان بنیهاشمی بدن علی اکبر (ع) را به خیمهها بازگردانیاند! بگو...
کربلا از قاسم (ع) که امانت برادر بود بگو! از پسربچه ای که خطاب به عمویش شهادت را «احلی من العسل» خواند! او که هیچ لباس رزمی اندازه تنش یافت نمیشد! از لحظهی وداع برادرزاده با عمویی بگو که برایش پدر بود! از نبرد حیدری فرزند مجتبی (ع) بگو و از پیکر قد کشیدهاش پس از شهادت...
کربلا از باب الحوائج ۶ ماه، مظلومترین مظلوم تاریخ بگو! از علیاصغر (ع) آن طفل شیرخوارهای که آن دم که نوای «هل من ناصر ینصرنی» پدر را شنید خود را از گهواره بیرون پرت کرد تا به یاری پدر غریبش بپیوندد! بگو که چگونه تیر سه شعبه گلوی نازنینش را درید و او را در آغوش پدر شهید کرد...
کربلا بگو: «سقاى تشنهلب» یعنی چه؟ آیا عجیب نیست؟ مىدانم که در حافظهات این تصویر مانده است آنجا که سقایى تشنهلب بر لب آب جان به جانان تقدیم کند. از آن لحظهای بگو که فاطمه زهرا (س) ناله میزد: «وای پسرم!» از اولین و آخرین باری بگو که قمر بنیهاشم، مولایش را برادر خطاب کرد! از داغ زادهام البنین (س) بگو که کمر مولا را شکست! از لحظهای بگو که حسین (ع) دستان بریده عباس (ع) را در آغوش گرفته بود و میبوسید! از آن لحظهای که آقا بهسوی خیمهها رفت و پرچم خیمه عمو را پایین کشید، ناله اهل حرم بلند شد و امیدشان ناامید! حرم...عمو...آب...عطش...!
کربلا بگو آیا یادت هست که خیل خصم سر کبوتر قافلهسالار عشق را بر سرنیزه کردند و با خود بردند ولى هنوز دشت پر از نور و صفا بود؟ خیمههاى اهل حرم را به آتش کشیدند تا شاید خشم و غضبشان فرونشیند و غافل از اینکه آه طفلان حرم باز آنان را به آتش خواهد کشانید!
کربلا از دل امالمصائب (س) بگو! از حرقه قلب دخت امیرالمونین (ع)! بگو که چگونه آتشگرفته بود و زبانههاى جانسوز غم سنگیندل زینب (س) همچنان و پس از سالها گذر از آن واقعه دل اهل ولاى على (ع) را به درد مىآورد. کربلا برایم از سختترین و عاشقانهترین خداحافظی تاریخ بگو. آن دم که حسین (ع) برای آخرین بار به خیمه خواهر رفت.
کربلا میدانم دردکشیده و غمدیدهای ولی تو هیچگاه سوخته آتش فراق مولا نبودی! کربلا تو تازیانه و سیلی نخوردهای! تو غم غربت نچشیدهای! تو سرپرست کاروان یتیمان و رنجکشیدهترین طفلان تاریخ نبودی! ای کربلا امان از دل زینب (س)! امان از دل زینب (س)! امان از دل زینب (س) که چه گذشت بر او!
اینها را من برایت میگویم میدانی در شام آن ملعون منحوس طلعت برای رقیه (س) چه هدیهای فرستاد؟ میدانی...
آه! آه! آه! اینها را ندیدی ولی من طاقت ادامه ندارم! نمیخواهم روضهخوان تو باشم که نه تو تاب شنیدن داری و نه من تاب گفتن!
کربلا تو از روز ازل از خورشید حسین (ع) سوختی و در عزایش خون گریستی، شاید به همین خاطر باشد که آنقدر سوزانی و خشک!
ای کربلا تو بزرگترین مصیبت تاریخ را کشیدهای. مصیبتی به وسعت زمین و آسمانها و به پاداش این داغ بزرگ خداوند بر تو منت نهاد و پیکر دردانهاش را در تو جای داد تا مرهم غمت باشد و تو افضل سرزمینهای عالم شدی! و تو را با خاک تفوق داد! ای کربلا تو خاک نیستی اگر نه خوردنت مستحب نبود!
کربلا نامت را که بر زبان جارى مىکنم سیل اشک از دیدگانم جارى مىشود نمىدانم و واقعاً هم نمىدانم چه سرى در میان نهفته است در حیرتم که کام جان تو از فرط تشنگى خشک خشک است ولى دل من از دورى روى تو و از زمزمه نام تو به دیدگانم فرمان سیل اشک مىدهد و...
تو خود بگو چه رازى در این میان نهفته است.
کربلا مدتهاست در آرزوى دیدار تو مىسوزم و مىسازم
کربلا عطش استشمام بوی سیب وجودم را ذوب میکند
کربلا تو خود عنایتى کن و مرا به آستانت بخوان
کربلا جواب سلامم را بده با هر زبانى که تو را بیشتر رضاست!
و ای کربلا میدانم تو هم مثل ما منتظری! منتظر منتقم خون حسین (ع)!
الهی انشدک بدم المظلوم! الهی انشدک بدم المظلوم! الهی انشدک بدم المظلوم…
عجل لولیک الفرج
عجل لولیک الفرج
عجل لولیک الفرج!
موضوعات مرتبط: مناسبتها
برچسبها: امام حسیندل نوشته برای امام حسینبهترین دل نوشته برای امام حسینیا حسینمحرم 94بهترین عکس ها برای امام حسینیا حسینابا عبد الله
عید غدیر خم بر تمامی شیعیان مبارک باد.
یا علی(ع).....
موضوعات مرتبط: امام علی(علیه السلام)بهترین عکس ها برای امیرالمونینمناسبتها
برچسبها: نشریه بای عید غدیر خمامیرالمومنینیا علینشریه برای غدیر خم با کیفیت بالاغدیر خمبهترین مطالب بررای عید غدیر خمنشریه سیاه سفید بای غدیر خمساداتعید ساداتامام علییا علیimam alighadir ghomimam aliAliShia
اشعار زیبای عید غدیر خم
اشعار عید غدیرخم
مرا غدیر نه برکه، که بیکران دریاست
علی نه فاتح خیبر،که فاتح دلهاست
مرا غدیر نه برکه، که خم جوشان است
علی نه ساقی کوثر،که کوثر عظماست
مرا غدیر نه یک برگ سرد تاریخ است
علی نه شافع محشر، که محشر کبراست
مرا غدیر حریم وصال محبوب است
علی نه همسر زهرا که کیمیای ولاست
مرا غدیر بود پایگاه دانش و دین
علی نه کاتب قرآن که آیت عظماست
مرا غدیر نه یک واژه در دل تاریخ
که جان پناه همه رهروان راه خداست
مرا غدیر نه یک روز اختلاف افکن
که همچو چشمه ی مبعث زلال وحدت زاست
مرا غدیر ندای بلند آزادی است
علی نه حامی بوذر که روح صدق و صفاست
مرا علی نبود خلقتی خدا گونه
چو غالیان نسرایم که مالک دو سراست
اگر نه عالم و عادل مرا نمی شاید
ستایمش که علی عالی و علی اعلاست
بخوان ز سوره انعام علت درجات
علی ز علم و عمل بر جهانیان مولاست
مگوکه مولد او کعبه شد که می گویم
به هر مکان که علی هست کعبه خود آنجاست
هر آن که دم زند از عشق آن ولی والا
علی صفت اگرش نیست، کار غرق خطاست
بخوان تو نامه مولا به مالک اشتر
که طرز فکر علی از خطوط آن پیداست
ببین که در دل آن رادمرد بی همتا
به یاد قسط و عدالت چه محشری بر پاست
بکوش رنگ علی گیری و صفات علی
هزار نکته باریک تر ز مو اینجاست
به سالروز امامت به جشن عید غدیر
که اشک شوق به چشمان عاشقان پیداست
گل (امید) به لب ها نشاندم و گفتم
خوشا دلی که در آن مُهر مهر میر ولاست
اشعار عید غدیرخم
شب عشقه شب شوره شب شب عیده غدیره
شب شادی و سروره که فقط حیدر امیره
دل من مجنون وشیدا غریق دریای شعف شد
فرمانروای کل هستی شه نجف شد شه نجف شد
حب المتین علی مولا عین الیقین علی مولا مرشد جبریل امین یعصوب دین علی مولا
گل خنده می نشینه رولب حوروفرشته
مژده مژده شیعیانش که جاتون توی بهشته
دلداده راه ولایم رهرو راه مرتضایم در آستان خسرو دین گدایم من گدایم
ماه شبم علی مولا تاب وتبم علی مولا نعره مستانه می زنم ذکر لبم علی مولا
روی دستای پیمبر رفته بالا دست حیدر
آسمون داره می ریزه به زمین شراب کوثر
تمامی ذرات هستی پیش پای آقام حقیرند حاتم وسلیمان تو درگاش فقیرند فقیرند
بدر الدجا علی مولا شمس الضحا علی مولا دست تو در دست مصطفا دست خدا علی مولا
اشعار عید غدیرخم
موضوعات مرتبط: امام علی(علیه السلام)بهترین عکس ها برای امیرالمونیناشعارمناسبتها
برچسبها: بهترين اشعار براي عيد غدير خمعيد غدير خمبهترين مطالب براي عيد غديراميرالمومنينيا عليامام عليimam alishiaAliya aliGhadir
دیده فرو بند،ازین خاکدان
توسنِ اندیشه ،بر افلاک ران
گر پَرِ پرواز دهی ،آه را
مِهر شوی، بزمگهِ ماه را
کم نه ای از ذره ،چو خورشید باش
مشتریِ خلوتِ ناهید باش
با سفری پیک سحر،هم رکاب
تا حرمِ پردگیِ آفتاب
بگذر و بگذار به خود،فرشیان
ای دل تو هم نفسِ عرشیان
خانه بپرداز و رهِ اوج گیر
دل، همه در باکن و در موج گیر
ریز به پیمانه ی آزادگی
باده ز میخانه ی دلدادگی
سرخوش از این باده،به مستی گرای
نیست شو و،باز به هستی گرای
ای همه دل،جان شو و آزاد شو
تن به خراب افکن و آباد شو
زمزمه پرداز،به باغ فلک
نغمه سرایی به سرای مَلَک
از زَبر چرخ برین،خاک را
خاک نه آیینه افلاک را
مظهر اسرار الهی ،نگر
آنچه دلت خواست،کماهی نگر
موج فشان ،بر زَبر آبگیر
رحمت حق،خیمه زده در غدیر
تافته از دوش نبی آفتاب
خیره در او چشم و دل شیخ و شاب
از لب احمد پی اِکمال دین
ها،بشنو زمزمه ی راستین
اینکه مرا زینتِ دوش آمده است
جان، ز ولایش به خروش آمده است
بعد من، او راهبر و رهنماست
سرورِمردان خدا،مرتضی است
صف شکنِ پهنه ی میدان،علی
نور هدی ،مظهر یزدان علی
گویِ فلک، در خَم چوگان او
جانِ جهان، در گِروِ جان او
حافظ آیین ِ محمد بُوَد
جلوه ای از پرتو سرمد بود
تا پیِ توحید،عَلَم بر گرفت
شیر خدا،راهِ ستمگر گرفت
تیغ دو سر،یافت به نام آوری
تافت از او،کوکبه ی حیدری
کفر به نیرنگ ،چو دفتر گشود
بر شد و بر هم زد و خیبر گشود
یاور من، بنده ی خاص خداست
معرفت آموز دل اولیاست
پرتو تابان حرمِ کبریا
سرزده از کُنگره ی هَل اتی
تابشِ خورشید،ز بامِ علی است
سکه ی توحید ،به نام علی است.
شاعر: مشفق کاشانی
موضوعات مرتبط: امام علی(علیه السلام)اشعارمناسبتها
برچسبها: بهترين اشعار براي عيد غديراميرالمومنينامام عليعيد غدير 94يا عليبهترين مطالب براي عيد غديرعيد غدير خم